در یک مشت تاریکی نشسته ام.از صبح اینجایم اما نمی دانم از كامادو چه می خواهم.
كامادو روبروی من ایستاده،برق میزند،چشمانش بی رمق است،آنقدر بی رمق که شک میکنی بتواند کاری برایت کند.
کمی آنطرف تر شیوا عبوس و جدی ایستاده،اخمو نگاهم میکند.
عودی که در دست من است آرام به انتها میرسد،بوی آرام گل سرخ مشامم را نوازش می کند.
از صبح تنها ایستاده ام روبروی كامادو و حرفی ندارم با او که بزنم.گیجی، منگی، تاریکی و چشمان مرده ی شیوا خسته ام کرده.
از ماه قبل مدام دلتنگ كامادو می شدم،اما چرا ،نمی فهمم.
من که کسی را زیر سر ندارم؟نه وقتش را دارم ،نه رویش را،نه زبانش را ،بس که بی عرضه ام.
دستم میرود سمت زمین تا بلند شوم و بروم خانه که صدای پایی نرم و آهسته نزدیک میشود.
جا به جا میشوم سر جایم و باز به حالت تعظیم می نشینم جلوی الهه ی شیوا.
طرف می ایستد روبروی كامادو،عطر دخترانه اش می پیچد زیر بینی ام.
در دود عود من گم شده،زیر لب چیز هایی می گوید.
چند دقیقه بعد بغض کرده حرف میزند با كامادو:آخه ... دوستش دارم...بش بگم؟...
نمیدانم حضورم را میداند یا بس که محو دعاست کسی را نمیبیند.
کمی جرات پیدا می کنم و آرام بلند می شوم.تا كامادو می روم و نزدیکش می نشینم.
کمی نزدیک تر می روم،کنار میزنم ابر های بین مان را،و زیر چشمی می پایمش.
زیباست،چشمانش بسته است و صورتش پر اشک،ابروانی مثال کمان آرش،لبانی مینیاتوری،چانه ای کیپ برای بوسه،اندامی ریز و آهنگین،انگشتانی لاغر و کشیده که به هم مشتشان کرده ،یک در میان،و گرفته روی سینه اش،عین ابر بهار می گرید.
رو به كامادو می کنم،لبخند زیرکانه ای می زنم،یک چشمک کوچک و اشاره می کنم به دختر،كامادو اما همانطور بی حس نگاهم می کند.
عود را به پیشانی میشکم و به روی لب ها و آرام می بوسم.
گریه دختر شدید تر شده ،در میان گریه کسی را صدا میکند:
-کا..
دقیق می شوم
-کاوی..
زده به سرم،توهم زده ام
-کاوی
یا الهه ی سرسوتی
سرم را بلند می کنم و آنقدر به دختر نزدیک می شوم که می توانم گوشش را ببوسم،هر چه نگاهش می کنم نمیشناسمش.
همانطور که زل زده ام به او ،بدون مقدمه بر می گردد و چشم در چشم می شویم،می خواهم خودم را عقب بکشم تا نترسد،اما دیر شده
یا الهه ی ناهید
زیباییش ظرافتی دارد به اندازه ی یک روز نم نم بارانی
قبل از اینکه بفهمم چه شده عود ها را به سمتی پرت می کند و در آغوشم میگیرد و زیر لب می گوید:
آه،ممنون كامادو
آرام می گویم:ترکوندی کامادو
***
الهه ی کامادو:الهه ی عشق -هندو
الهه ی شیوا:الهی مرگ -هندو
الهه ی سرسوتی:الهه ی علم و دانش و همسر برهما- هندو
الهه ی ناهید:الهه ی زیبایی-هندو
کاوی:اسم پسر هندو برداشت از سایت
http://www.hindunames.net/boy-names-any-page-8.htm
4/dec
2 comments:
:-D
2khtar mardomo mibusi:-P
هنوز که نه
اونجاش سانسور شده
Post a Comment