Wednesday, December 29, 2010

نوشته



از چشم هایت بود؟
یا قلب من؟
که شانه هایم زخم غربت غروب دارد
که اینچنین
بر دوراهی مانده ام
و اینگونه به بوی شب
عطر تنت
آغشته گشته ام
از نگاهت بود یا دلم؟
که بر سطر سطر دفترم
واژه های تلخ،رژه می روند
و سمفونی اندوه
پروانه ی لحظه ها را
از پنجره ی وقت
به گوشه ی خیابان
پرتاب می کند
از چشم هایت بود یا قلب من؟
از نگاهت؟یا دلم؟


29/dec

1 comment:

seti said...

maloome :-D az chesham bud!:-p
setie o cheshash :-D