دل ما را تو دریا میکنی یا نه؟
شبی خود را هویدا می کنی یا نه؟
اگر مجنون به صحرا هست سرگردان
ترحم بهر لیلا می کنی یا نه؟
گنه کارم ،گناهان مرا ای جان
تو از بنیاد حاشا می کنی یا نه؟
نمی دانم به دنبال چه می گردم
مرا با خنده رسوا می کنی یا نه
به دریای غم و اندوه بسیارم
مرا از غصه منها می کنی یا نه؟
من آن گم کرده راهم ، که پریشانم
ره ما را تو پیدا می کنی یا نه؟
ندارم غیر تو یاری تو می دانی
دلم را پاک و زیبا می کنی یا نه؟
من آن مستم که سر از پا نمی دانم
به رقص دل تو غوغا می کنی یا نه؟
رفیق زخم شیرین مغیلانم
نگاهی سمت صحرا می کنی یا نه؟
به غیر از خانه ات راهی نمی دانم
ز کاوه عشق بر پا می کنی یا نه؟
شبی خود را هویدا می کنی یا نه؟
اگر مجنون به صحرا هست سرگردان
ترحم بهر لیلا می کنی یا نه؟
گنه کارم ،گناهان مرا ای جان
تو از بنیاد حاشا می کنی یا نه؟
نمی دانم به دنبال چه می گردم
مرا با خنده رسوا می کنی یا نه
به دریای غم و اندوه بسیارم
مرا از غصه منها می کنی یا نه؟
من آن گم کرده راهم ، که پریشانم
ره ما را تو پیدا می کنی یا نه؟
ندارم غیر تو یاری تو می دانی
دلم را پاک و زیبا می کنی یا نه؟
من آن مستم که سر از پا نمی دانم
به رقص دل تو غوغا می کنی یا نه؟
رفیق زخم شیرین مغیلانم
نگاهی سمت صحرا می کنی یا نه؟
به غیر از خانه ات راهی نمی دانم
ز کاوه عشق بر پا می کنی یا نه؟
06/OCT
تخلص من در غزل خیال است
به دلیل وزن، این بار کاوه گذاشتم
تخلص من در غزل خیال است
به دلیل وزن، این بار کاوه گذاشتم
No comments:
Post a Comment