تو
تنها
در میان سیل سطر های داستان من دراز کشیده ای
و نمی دانی
داستان من آواز جدایی است
نمیدانی دیگر چیزی مهم نیست
کسی مهم نیست نمیدانی
نمیدانی
نمیدانی
که جز بودنت مهم نیست
و رفته ای
انتهای این روز گرم مزخرف
ماهیچه های من است که زیر 3 خروار خاک میپوسد
نمیدانی
No comments:
Post a Comment