Thursday, November 25, 2010

آمدی



آمدیو
چشمانت
ویرانم کرد
لرزید دست هایم
آمدیو قلبم
از جا
کنده شد
سه لحظه ایستاد
آمدیو
تمام این خستگی های سال های تنهایی
به یک چشم
آه چشم ها
آن دو داغ ماندنی
آمدیو
عطرت تمام اتاقم را گرفت
تب شدم
داغ
پاهایم سست
چندین ساعت
دری که از آن رفتی را
هنگ کردم
آمدیو من به یک نگاه
عاشقت شدم


25/nov

1 comment:

setare said...

chi mige???:-D
kie? kie ?
ki bud?:-/



bacham az dast raft:-(