حقیقت چیزی نیست *
جز همین لحظه
همین دم که دستان کوچکت دستان یخ بسته ام را گرفته
و حجم دستانت
در پی تراشه های عشق من
انگشتانم را میکاود
و من
عطشناک،گرمای نفست را میبلعم
حقیقت چیزی نیست
جز اینکه
من
جرات عاشق شدن پیدا کرده ام
و مرز های سردر گم شدن ها را
در پس دل واپسی های فردای خودم
رها کردم
و بزرگ شدم
حقیقت اینست:
من تو را دوست دارم
*جمله ستاره داراز من نیست
16/jul
No comments:
Post a Comment