Thursday, August 18, 2011

لطیف دوم




دیگر چشم نمی بندم
به پرنیان لحظه های روشن
به آب و آینه و آفتاب.

ما با چشمان حقیر،به خورشید،نظر انداختیم
و فروغ باستانی اش را
در غار های جهالت اکنون
مکدر ساختیم
و لب گشودیم
به انهدام شعاع شعوری که سایه های غفلت را
از روی دانایی ورق می زد.

مگر آینه ی آب
پولک های نقره ای خواب
و چروک های چهره ی حقیقت را
در عمیق ساکن جزیره ای دور
به تماشا نگذاشته است؟

دیگر چشم نمی بندم
به پرنیان لحظه های روشن
به آب و آینه و آفتاب


18 Agu
برای پرنیان

No comments: