
میان رفت و آمد ثانیه های انتظار
اظطراب شفاف پنجره
و نگاه پرنیانی خیس شب
کسی
صدای پایی را جار می زند
مسافری که زخم تنهایی هزار ساله بر تن دارد
و خواب تاریک درخت را
گره می زند
به رویاهای بر آمده از آبشار ترنم نسیم و نور
ریه های مسموم
هوای التیام را
قطره قطره
سر می کشد
18 Agu
برای پرنیان
برای پرنیان
No comments:
Post a Comment